به گزارش مشرق، از ابتدای شیوع کرونا، سلامت زبان فارسی هم به خطر افتاده و هجوم واژگان فرنگی خصوصا در حوزههای پزشکی، وضعیت را نگرانکنندهتر از قبل کرده بود. فرهنگستان زبان و ادب فارسی اما طی نامهای به رییسجمهوری خواستار مراقبت بیشتر از زبان فارسی شده است.
۲۵اردیبهشتماه هرسال همزمان با روز بزرگداشت حکیم فردوسی، برای پاسداشت زبان فارسی هم چند فعالیت ویترینی انجام میشد تا اینکه امسال به واسطه شیوع کرونا و فلج شدن بسیاری از فعالیتها و کسبوکارها، فعالیت ویترینی به حرکتی موثرتر تبدیل شد. این را هم میتوان به پای تهدیدهایی نوشت که کرونا تبدیل به فرصت کرد.
یکشنبه دکتر غلامعلی حدادعادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی طی نامهای به رییسجمهوری بر کاربرد معادل فارسی لغات بیگانه در حوزه سلامت تاکید کرد. در متن این نامه که رونوشتی از آن به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور نیز ارسال شده، آمده است: «در دو ماه اخیر که کشور ما، مثل همه کشورهای جهان، گرفتار بیماری ناشی از ویروس کرونا شده اهتمام جنابعالی و مدیران ارشد و مسوولان امر سلامت در کشور به مقابله با این بیماری البته در خور تقدیر و تشکر است، لکن فراوانی و تنوع برنامههای رسانهای در باب کرونا سبب شده که بسیاری از اصطلاحات و لغات تخصصی که معادل فارسی هم دارند به همان صورت فرنگی به کار گرفته شود که ممکن است در آینده به همین صورت در زبان فارسی رواج یابد و مهمتر از آن، جوازی برای استفاده از سایر لغات اصطلاحات خارجی محسوب شود. به پیوست، فهرستی از این لغات و اصطلاحات همراه با معادل فارسی آنها تقدیم میشود تا با دستور جنابعالی به جای لغات بیگانه در بیانات مسوولان و رسانهها مورد توجه قرار گیرد.»
در جدولی که به پیوست این نامه ارسال شده، فهرستی از واژگان شایع کرونایی به همراه معادلهای فارسی آنها ارائه شده است. اما این نامه یعنی اصل حساسیت بر زبان فارسی حتی در بحرانی چون کرونا، و البته این فهرست و معادلهای بعضاً قابل نقد آن، واکنشهای مختلفی را از سوی چهرههای فرهنگی و مردم در شبکههای اجتماعی به همراه داشته است.
اکبر نبوی، منتقد و کارشناس سینما در توییتی نوشته است: «آقای حدادعادل در نامهای به رییسجمهوری خواستار استفاده از معادلهای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه بیماری کرونا شده است. سیاهه این معادلها در جدول زیر آمده است. نگاهبان زبان فارسی باشیم.» اما علی چنگیزی، داستاننویس و دکترای مدیریت دولتی ضمن نقد یکی از معادلهای موجود در این فهرست نوشته است: «واژه دورسخنی به جای ویدیوکنفرانس جالب نیست و اصلاً جفتوجور هم نمیشود. خود فرهنگستان هم باید شأن و جایگاهش را با انتخاب واژههای مناسب حفظ کند. صد واژه درست برگزینی، یک واژه مثل دورسخنی کار را بر باد میدهد.»
واقعیت هم این است که اصل حرکت فرهنگستان بسیار ارزشمند است چراکه کمتر کسی در موج بحرانی از جنس شیوع کرونا، فکر کردن به زبان و ادبیات را در اولویتهایش قرار میدهد و این اتفاق قابل تقدیری است. اما انتقاداتی هم به آن وارد است که بخشی از آنها به خود واژهگزینیها و معادلسازیها و سیاستهای معطوف به آنها باز میگردد.
اصرار بر طرد واژگان هضم و جذب شده
گاهی در برخی واژهگزینیهای فرهنگستان، تقابل با واژگان فرهنگی که در ساخت زبان فارسی هضم و جذب شدهاند، دیده میشود. معادلسازی برای واژگانی نظیر «سیستم» و «تست» که کاربرد آنها در افواه عموم دستکم ۵۰سال سابقه دارد و حامل ساخت صرفی زبان انگلیسی نیستند و به سادگی در فارسی جذب و هضم شدهاند، بیشتر شبیه نوعی اصرار ناکارآمد است.
واژهگزینی نارساتر از واژه اصلی
واژه «ویدیوکنفرانس» اگرچه به خودی خود واژهای نچسب و بدلفظ است اما دستکم توان انتقال منظور گوینده را دارد. این درحالی است که معادل فارسی پیشنهادی فرهنگستان برای آن یعنی «دورسخنی» نه قادر است بار «ویدیو» را به دوش بکشد، نه بار «کنفرانس» را و نه ترکیب حاصل از این دو یعنی «ویدیوکنفرانس» را. طبعاً هریک از دو واژه و ترکیبشان به شکلی از ارتباط انسانی از طریق وسایل ارتباطی فناورانه اشاره دارند که «سخن گفتن با جمع»، «از راه دور» و «از طریق یک ابزار فناورانه به نام ویدیو» را همزمان با هم منتقل میکنند درحالی که معادل پیشنهادی فرهنگستان از پس هیچ یک از این معانی بر نمیآید.
واژهگزینی غیرمنطقی
اما سوالبرانگیزتر از یک واژه، نگاهی ساختارمند به فهرست پیشنهادی فرهنگستان است. این فهرست، هم برای واژه «تله» در عبارت «تلهمدیسین»، معادل «دور» را در «دورپزشکی» پیشنهاد میکند و هم برای «ویدیو» در عبارت «ویدئوکنفرانس» با معادل «دورسخنی». البته که در واژهگزینی نه لازم است که معادلسازی به معنای انتخاب واژه برابر با هر بخش، صورت گیرد و نه اصلاً درست است. اما این تنها در صورتی است که واژگان، قدرت انتقال معنا را داشته باشند. «دور» برای «تله» جاانداختنی و جذاب است اما برای «ویدیو» انصافاً نه.
طولانیتر کردن واژه و ناکارآمد کردن آن
در فهرست پیشنهادی یا به عبارت بهتر دستوری و تجویزی فرهنگستان برای واژه «اپلیکیشن»، معادل «برنامه کاربردی» قرار داده شده است. این شکل از واژهگزینی یک عبارت تککلمهای را به یک عبارت مرکب دوکلمهای تبدیل کرده و این درحالی است که در افواه عموم همان عبارت اول «اپلیکیشن» هم تخلیص شده و به جای آن از «اپ» استقاده میشود! جدای از اینکه این واژه اساساً در میان واژگان پزشکی رواج یافته در دوره کرونا نیست و اصل شیوع آن به چندسال پیش و افزایش استفاده مردم از گوشیهای هوشمند باز میگردد، اما به هر حال عبارت «برنامه کاربردی» نه آنقدر گویاست که به زحمتش بیارزد و نه آنقدر خوشلفظ که جذابیتی برای کاربرد داشته باشد و نه حتی آن قدر کوتاه که برای متخصصان این حوزه، به کار بردن بصرفد. به هر حال شاید برای فرهنگستان خوب باشد که این واژه را هم در رزومه واژهگزینیهایش قرار دهد اما واقعیت تلخ آن است که احتمال رواج و استفاده از «برنامه کاربردی» به جای «اپلیکیشن» نزدیک به صفر است.
معادلگذاری غیرمنحصربهفرد
مشکل دیگر این فهرست، پیشنهاد چند واژه به جای یکی است. مثلاً این سیاهه برای «کادر» در عبارت «کادر درمان»، چند جایگزین «گروه، بخش، جامعه، کارکنان» پیشنهاد داده است. این درحالی است که منحصر به فرد بودن واژگان پیشنهادی، نشان از دقت در واژهگزینی دارد. وقتی واژهای فرنگی به سرعت در حال شایع شدن در افواه مردم است، جایگزین کردن یک و تنها یک کلمه میتواند به افکار عمومی بگوید که این واژه فقط برای انتقال مفهومی ساخته شده که آن واژه فرنگی، تا پیش از این مسوولش بوده است.
طنز ماجرا بیشتر است
گذشته از همه اینها بعضی از واژهگزینیها هم که همیشه برای فرهنگستان دردسر ساخته، بامزه و خندهدار بودن برخی معادلهاست. فرض کنید یک پزشک متخصص درحال سخنرانی برای عدهای از همکارانش در یک همایش باشد و بعد بخواهد برای همراهی با فرهنگستان در پاسداشت زبان فارسی، ناگهان در میان صحبتهایش بگوید «حالا از دوست «همهگیرشناس»م دعوت میکنم تا بقیه اطلاعات را در اختیار شما بگذارند...» خب علیالقاعده نباید چنین همایش جدی و تخصصی اسباب خنده شود ولی «همهگیرشناس» واقعاً این کار را میکند. حالا شاید هم اشکال از ما باشد که زیاد میخندیم.
کاش همان اول بیسروصدا با وزیر بهداشت درمیان میگذاشتید...
با تمام اینها، اهتمام فرهنگستان زبان و ادبی فارسی به واژهگزینی ستودنی است و اگر این مهم به سه ماه جلوتر و مابعد همه جریانهای مربوط به شیوع کرونا موکول نمیشد تا پس از ۲۵اردیبهشت، شکل اقدامات مناسبتی را به خود بگیرد، طبعاً ستودنیتر هم میشد. حتی یک اقدام مؤثر در جلسه با اعضای ستاد ملی کرونا و وزیر بهداشت که خودشان اهل ادب و شعر هستند، خیلی نرم و آرام میتوانست واژگان را به افکار عمومی سرازیر کند بدون آنکه در خروجی رسانهها بهعنوان یک عملکرد برای فرهنگستان ثبت و ضبط شود.
اما حالا نه تنها سه ماه از جاری شدن این واژگان در جامعه میگذرد و از قدرت جانشانی معادلها در افکار عمومی به شدت کاسته شده بلکه دیگر نمیتوان لطفی هم در اتکا کردن به فرض غیرت و حساسیت به زبان فارسی در این اقدام یافت که اگر یک واژه از سر دغدغهمندی و عمل به موقع در همان زمان در جامعه جایگزین میشد بهتر از این بود که پس از سه ماه فهرست بلندی از واژگان ابلاغ شود. گفت: «نقد را باش ای پسر کآفت بود تأخیر را».
*صبح نو